زیارت کربلا

یا رب الحسین
سلام
تا حالا شده به کسی حسودی کنید
اگه شده دلیل حسادتون چی بوده؟
من هم به این دختر کوچولو حسادت میکنم
خودش فهمیده که زبون در میاره
حقم داره



داره میره زیارت امام حسین علیه السلام
خوش به حالش
در عوض من بی سروپا نمیتونم برم
یا حسین:
میدونم زیارت قبر شش گوشه ات توفیق میخواد
باید دلت پاک باشه
ولی چکار کنم حسین جان
که با این دل کدر و بار گناه زیاد، بازم زیارت میخوام
یا حسین علیه السلام به حق مادر پهلو شکسته ات منو بطلب تا بیام کربلا
بیام بین الحرمین
بیام شش گوشه رو بگیریم و ...
خودت میدونی آقا ندارم هیچ کسی
برس به داد دلم تو اوج دلواپسی

اللهم ارزقنی زیارت کربلا

سلام بر اربعین

سلام بر اربعین
سلام بر گلوی بریده حسین (ع)
سلام بر خورشید های بالای نیزه
سلام بر زینب کبری



اربعین است، عشق با تمام قامت بر قله گودال ایستاده است
دو دستی که در ساحل علقه کاشته شد، بلند و استوار چون نخل های بارور، سربر آورده
و هنجره های کوچک که به وسعت تمامی مظلومیت فریاد می کشد، آسمان در آسمان به جستجوی همصدا  و همنوا سیر میکند.
راستی کدامین یاور به همنوایی و همراهی بر می خیزد، مگر هر روز عاشورا و همه خاک کربلا نیست؟
بیاید همواره کربلایی گام برداریم تا حسینی بمانیم.

---

بار بگشاييد اينجا کربلاست
 آب و خاکش با دل و جان آشناست
اربعين است اربعين کربلاست
 هر طرف غوغايي از غم ها به پاست



بنازم آنکه دايم گفتگوي کربلا دارد
دلي چون جابر اندر جستجوي کربلا دارد
دلش چون کربلا کوي حسين است و نمي داند
 که همچون دوردستان آروزي کربلا دارد
به ياد کاروان اربعيني با گريه مي گويد
 به هر جا هست زينب رو به سوي کربلا دارد



اربعين آمد و اشگم ز بصر مي آيد
گوييا زينب محزون زسفر مي آيد
باز در کرب و بلا شيون و شيني برپاست
کز اسيران ره شام خبر مي آيد
اربعين حسيني برشما تسليت باد



تمام ياس هايت را به شام از کربلا بردم
چو برگشتم برايت يک چمن نيلوفر آوردم
مسافر از براي يار سوغات آورد اما
من از شام بلا داغ سه ساله دختر آوردم



دل ما در پي آن کاروان است
 که از کرب و بلا، با غم روان است
چه زنجيري به دست و بازوان است
که گريان ديده روح الامين است
به ياد کربلا دل ها غمين است
دلا خون گريه کن چون اربعين است



اربعين است اربعين کربلاست هر طرف غوغايي از غم ها به پاست
گويي از آن خيمه هاي نيم سوز خود صداي العطش آيد هنوز
هرکجا، نقشي ز داغ ماتم است هر چه ريزد اشک در اينجا کم است



باز دلم خون شد و چشمم گريست
آنکه درين روز چون من نيست کيست؟
باز دگر باره رسيد اربعين
جوش زند خون حسين از زمين
شد چهلم روز عزاي حسين
جان جهان باد فداي حسين


دوستان با من و دل ناله و فرياد کنيد
آه را با نفس از حبس دل آزاد کنيد
اربعين آمده تا از شهدا ياد کنيد
گريه بر زخم تن حضرت سجاد کنيد


کربلايت بار ديگر منزل زينب شده
در عزاي اربعينت جان او بر لب شده
او که شمع محفل شمس و قمر، وان غنچه بود
بعد از اين پروانه ي هجده گل و کوکب شده


باز در جان جهان يکسره غوغاست حسين
 اين چه شوري ست که از ياد تو برپاست حسين
اين چه رازي ست که صد شعله فرو مرد و هنوز
روشن از داغ تو ظلمت کده ماست حسين

حماسه کربلا

حماسه ‏ي کربلا در کلام حضرت امام خميني

اين خون سيدالشهدا (ع) است که خون هاي همه‏ ي ملتهاي اسلامي را به جوش مي‏ آورد و اين دسته جات عزيز عاشوراست که مردم را به هيجان مي‏ آورد و براي اسلام و براي حفظ مقاصد اسلامي مهيا مي‏کند، در اين امر سستي نبايد کرد.


- سيدالشهدا (ع) همه جا هست، (کل ارض کربلا) همه جا محضر سيد الشهدا (ع) است، همه ‏ي منبرها محضر سيدالشهداست، همه‏ ي محراب ها از سيد الشهدا (ع) است.
- مجالس بزرگداشت سيد مظلومان و سرور آزادگان که مجالس غلبه‏ ي سپاه عقل بر جهل و عدل به ظلم و امانت بر خيانت و حکمت طاغوت است، هر چه باشکوه تر و فشرده تر برپا شود و بيرق هاي خونين عاشورا به علامت حلول روز انتقام مظلوم را از ظالم، هر چه بيشتر افراشته شود.

سيد الشهدا (ع) و اصحاب او و اهل بيت او آموختند تکليف را، فداکاري در ميدان، تبليغ در خارج ميدان.

- اين روضه و اين گريه آدم ساز است، انسان درست مي‏کند.

- اين عده از جوانهايي که اين طور نيست که سوء نيت داشته باشند، خيال مي‏کنند ما حالا بايد حرف روز بزنيم. حرف سيد الشهدا (ع) حرف روز است، هميشه حرف روز است، اصلا حرف روز را سيدالشهدا آورده است دست ماها داده و سيدالشهدا (ع) را اين گونه حفظ کرده است، مکتبش را، اين مصيبتها و داد و قار ها حفظ کرده است، اين سينه زني ها و اين دستجات و (عرض مي‏کنم) اينها حفظ کرده است، مکتبش را، اين مصيبتها و داد و قالها حفظ کرده است، اين سينه زني ها و اين دستجات و (عرض مي‏کنم) اينها حفظ کرده.

- اين اختلاف که بين جناح ها در ايران واقع شد و واقع مي‏شود، اگر فرصت داده بشود، اينها چيزهايي بوده است که اجانب با مطالعات خودشان به آنجا رسيده بودند که بايد جاهايي که مي‏توان انسان تربيت کند، آنجا را بکوبند.
در وضع دانشگاه هاي ما، در وضع دانشگاه هاي ديني، مطالعات زيادي کردند و به آنجا رسيدند که چند چيز مانع از استفاده‏ ي آنهاست. يکي اسلام است. آنها فهميدند که اگر چنانچه اسلام با آن وضعي که دارد و با آن تعليمات واقعي که دارد، اسلام در اين ممالک پياده شود، براي آنها هيچ حظي و بهره‏اي نخواهد بود و آنها را قطع مي‏کنند دستشان را و لهذا يک افرادي را چه از داخل و چه از خودشان وارد کردند که اسلام را وارونه نمايش بدهند.
- محرم و صفر است که اسلام را زنده نگه داشته است فداکاري سيدالشهدا سلام... عليه است که اسلام را براي ما زنده نگه داشته است، زنده نگه داشتن عاشورا با همان وضع سنتي خودش از طرف روحانيون، از طرف خطبا، با همان وضع سابق و از طرف توده‏هاي مردم با همان ترتيب سابق که دستجات معظم و منظم، دستجات عزاداري به عنوان عزاداري راه مي‏افتند که بايد بدانيد که اگر بخواهيد نهضت شما محفوظ بماند، بايد اين سنتها را حفظ کنيد. البته اگر چنانچه يک چيزهاي ناروايي بوده است سابق، و دست اشخاص بي‏ اطلاع از مسائل اسلام بوده، آنها بايد يک قدري تصفيه بشوند، لکن عزاداري به همان قوت خودش بايد باقي بماند.

- محرم ماه تمييز يافته حق از باطل است، ماهي که به نسل ها در طول تاريخ راه پيروزي بر سر نيزه را آموخت، ماهي که امام مسلمانان راه مبارزه با ستمکاران را به ما آموخت.
- کربلا را زنده نگه داريد و نام مبارک حضرت سيدالشهدا را زنده نگه داريد که با زنده بودن او اسلام زنده نگه داشته مي‏شود.
- زنده نگاه داشتن عاشورا، يک مسئله‏ ي بسيار مهم سياسي - عبادي است.

- ما ملتي هستيم که با همين اشکال ها، سيل جريان مي‏دهيم و خرد مي‏کنيم سدهايي را که در مقابل اسلام ايستاده است.
تکليف ما در آستانه ‏ي شهر محرم الحرام چيست؟ تکليف علماي اعلام و خطباي معظم در اين شهر چيست؟ در اين شهر محرم، تکليف ساير قشرهاي ملت چي هست؟ سيدالشهدا و اصحاب او و اهل بيت او آموختند تکليف را، فداکاري را فداکاري در ميدان، تبليغ در خارج ميدان.

- اين را بايد همه‏ ي گويندگاه توجه کنند و بايد هم متوجه اين معنا باشيم که اگر قيام حضرت سيدالشهدا - سلام ا... عليه - نبود امروز همه‏ ي ما نمي‏توانستيم پيروز بشويم. تمام اين وحدت کلمه ‏اي که مبداء پيروزي ما شد، براي خاطر اين مجالس عزا و اين مجالس سوگواري و اين مجالس تبليغ و ترويج اسلام شد.

سرفصل عشق

 

حماسه ‏ي عاشورا سرفصل عشق و شور و عرفان بزرگ مردان الهي و نشان آفرينش عزت و اقتدار و آرمان‏گرايي بزرگ زنان است که حيات اسلام ناب محمدي (ص) و آزادگي و آزادي را وامداد جاودانه پايمردي و استقامت خود ساخته‏اند،

 نهضت حسيني و انقلاب فياض و جوشان عاشورا يک بعثت بدون وحي و شکفتن گلبانگ توحيد در چکاچک شمشير و بربلنداي سرنيزه ‏هاست، کربلا عرصه انفجار نور و ظهور حماسه از يک سو و تبلور قساوت و حد اعلاي فاجعه از طرف ديگر است، و نينوا سرزميني بي‏مانند براي نمايش تمامي عشق بر پرده هستي است

نمي‏دانم ايا تاکنون دايره‏ ي آفرينش را بي‏ کربلا به تماشا نشسته‏ اي؟ آيا منظومه معارف عارفان و سير سالکان الي الله و جهاد مجاهدين في الله و مجاهده عالمان في سبيل الله را بي حسين (ع) و زينب در باغ خاطر گذرانده‏ اي؟! به راستي اگر معما ازل در خزانه خارج از وصف آفرينش، گوهري چون حسين (ع) و مرواريدي چون زينب (س) نداشت، کار کدامين بني به کمال مي‏رسيد و راه کدامين رسول به نهايت پيوند مي‏خورد؟

حسين و عاشورا و زينب ناموس دهر و باعث بقاي هستي و تداوم راه پاکان و صالحان براي هميشه تاريخ بشر هستند،
از پيامبران اولوالعزم تا مردمان عادي همه در جستجو و رهپوي مردان و زنان روزگار و سرزميني هستند
که پرچم هدايتشان در دستهاي استوار زينب (س) و نهال آرزويشان در چشمه سار هميشه جوشان حسين (ع) استقرار يافته و نور خود را در چهره‏ي گلگون عاشورا به نظاره مي‏نشينند

درد و دل با آقا امام حسین علیه السلام

  خودت خوب میدونی آقا
 ندارم هیچ کسی
برس به داد دلم
تو اوج دلواپسی
آقا به اسمت قسم
توی همه کس و کارم
بخدا به تو بدهکارم
بخدا
حسین حسین حسین
اگر اسمت نبود دلمو به چی خوش میکردم
تمام هستیم به خدا
همین دو قطره اشکه حسین
اما آقا دلم شده غرق نوا
خودت میدونی با خدا
من یه سوال دارم فقط
کی میبریم به کربلا؟؟
حسین جانـــــــــم حسین جانم
آرزومه که بیام شش گوشه ات رو
تو اغوش بگیرم و همونجا بمیرم
منو به این آرزوم برسون
لبیک یا حسین علیه السلام

اربعین است , اربعین کربلاست

اربعین است , اربعین کربلاست
هر طرف غوغایی از غم های خاندان آل الله برپاست
.
اربعین است
امروز چهل روز است که آسمان خونه گریه می کند
.
اربیعن است
ولی هنوز انگار از سوی خیمه های سوخته صدای العطش می آید
اربعین را فقط  زینب میداند که چیست