جمعه
از تمام غمگینی اش بود
که دل به ایام هفته نمیداد.
وقتی هیچ عاشقانه ای
دیگر دل جمعه را
برای جیغ کشیدن های مشترک
در امتداد تمام تونل های چالوس،
هوایی نمیکرد...
حالا من
یک روز جمعه را
خوب میفهمم....
ای سفر کرده بیا سوی من و شاد بیا
هر زمانی که غمم در دلت افتاد بیا
عمر چون برگ خزان ست و اجل همچو نسیم
فرصتی نیست شتابی کن و چون باد بیا
جان شیرین منی تا ز لحد برخیزم
پایکوبان به سر تربت فرهاد بیا
مهدی سهیلی
یاد شعر زیر افتادم
تنهایی هامو بعد از این با قلب کی قسمت کنم
واسه فراموش کردنت باید به چی عادت کنم
تو داری از من میگذری، من باید از تو بگذرم
چیزی نمی تونم بگم،باید از بیفتی از سرم
بعد از تو با خودم، تنهای تنها سر کنم
یک عمر باید بگذره،تا امشبو باور کنم
پی نوشت:
باید خریدارم شوی تا من خریدارت شوم
با جان و دل یارم شوی تا عاشق زارت شوم
من نیستم چون دیگران بازیچه ی بازیگران
اول به دست آرم تو را بعدآ گرفتارت شوم
اگر عاشق شدن یک گناه است دل عاشق شکستن صد گناه است
عشق برایم همه لحظه هاست ( متن عاشقانه)
عشق برایم همه لحظه هاست ، از اینجا که بیدارم تا آنجا که خوابم ، و جایی
که در آن دنیا میمانم ، از اینجا که در کنارمی تا آنجا که تو را با خود
میبرم و جایی که همیشه در قلبم میمانی!
عشق برایم تویی و صدای نفسهایت ، هیچکس که جز تو برایم عشق نمیشود..
تو می دانی چراهرچه این نگاه می بارد ،این بغض سبک نمی شود ؟!
چقدر گفتم این همه بی نشان شدن دلتنگ ترم می کند؟
چقدر گفتم اینهمه زمزمه نبودن بی تاب ترم می کند؟
من گفتم اما تو باور نکردی
دلتنگ تر شدم …
بی تاب تر شدم …
باور کن...
سلام خدمت بازدید کننده گان گرامی