عشق من، هستی تو
عشق یعنی راه رفتن زیر باران
عشق یعنی من می روم تو بمان
عشق یعنی آن روز وصال
عشق یعنی بوسه ها در طوله سال
عشق یعنی پای معشوق سوختن
عشق یعنی چشم را به در دوختن
عشق یعنی جان می دهم در راه تو
♥♥
♥♥ بقيه در ادامه مطلب ♥♥
عشق یعنی راه رفتن زیر باران
عشق یعنی من می روم تو بمان
عشق یعنی آن روز وصال
عشق یعنی بوسه ها در طوله سال
عشق یعنی پای معشوق سوختن
عشق یعنی چشم را به در دوختن
عشق یعنی جان می دهم در راه تو
♥♥
♥♥ بقيه در ادامه مطلب ♥♥
درست به همان اندازه که این روز را دوست داریم، استرس و اضطراب زیادی هم داریم. باتوجه به بالا رفتن شدید قیمت گل و شکلات و جواهرات به مناسبت این روز، فشار و استرس برای پیدا کردن هدیه مناسب غیرقابلاجتناب است. البته تمام سعی ما این است که هدیه را از صمیم قلب به عشقمان بدهیم و میدانیم که عشق باارزشترین قسمت این اتفاق است. اما بااینحال، کنترل استرسمان کمی دشوار است.
بااینکه احساس میکنید باید حتماً در این روز به عشقتان هدیهای بدهید اما منطقتان را فراموش نکنید. در زیر به 7 کاری که باید شدیداً از انجام آن در این زمان از سال خودداری کنید اشاره میکنیم:
♥♥
♥♥ دیدن کارهای مخصوص این روز در ادامه مطلب♥♥
♥♥
ای نازنینم همدم این دل تنهایم باش ، محرم رازهایم باش
تنها امید و بهانه برای زنده بودنم باش ، در تنهایی هایم تو
بیا و در رویاهایم باش
همسفر جاده های خالی و پر از دردم باش ، شریک غم ها و شادی
هایم باش
ای نازنینم عاشق سینه چاکم باش ، یک لیلی
، یک عاشق برای من مجنون خسته و دل شکسته باش
مهتاب شبهای تیره و تارم باش ، تنها ستاره روشن آسمان
دلتنگی هایم باش
ای نازنینم تنهای تنها برای من باش ، این قلب شکسته ام برای
توست ، همیشه و همیشه در کنار آن باش
دوای دل پر از درد من باش ، گر نبودم در این دنیا روزی ،
باز هم به یاد من باش
ای نازنینم تو تنها عشق و یار منی ، پس
با من بمان ، عاشق بمان و برای همیشه در این قلب دیوانه ام باش

در خلوت دلم ، در همنشینی با غمها ببین که چگونه میریزد اشک از این چشمها
این چشمهای خیس ، همان چشمهاییست که تو خیره به آن بودی در لحظه دیدار
میفهمی معنای دلتنگ شدن را ، میفهمی معنی انتظار را؟
نه ! دلتنگی آن نیست که مرا اینگونه محکوم به سکوت کرده است
انتظار آن نیست که اینگونه مرا محکوم به بیقراری کرده است
خیالی نیست ، من همچنان با خیال تو سر میکنم پس بیخیال…
بگذار در حال خودم باشم ، بگذار همچنان من دیوانه دیوانه ات باشم
مزاحم خلوتم نشو ، اگر مرا میخواهی سد راه اشکهایم نشو….
بگذار آرام شوم ، بگذار هر چه غم در دلم انباشته
♥♥
♥♥ بقيه در ادامه مطلب ♥♥
تو آن چیزی
خواهی شد که به آن می اندیشی و عمل میکنی .
زندگی هدیه خداوند به ماست و ” شیوه زندگی ” ما ، هدیه ما به خداوند .
پربارترین گنج ، قلبی عاشق است که با همه در آرامش است .
بیدار شو . قوی باش . کارهای زیادی هست که باید انجام بدهیم . بارهای زیادی هست که
باید بر دوش بکشیم . قوی باش ، خوب بجنگ و پیروز شو .
♥♥
♥♥ بقيه در ادامه مطلب ♥♥
♥♥
گفتار های دونالد والترز خیلی کوتاه است گاهی به یک خط هم نمیرسد.
اما اگر هر یک از آنها را برای چند بار در روز بخوانید اثر عمیقی در روح شما خواهد داشت.
هر گفتار برای یک روز است .یکی از روزهای زندگی شما که با تکرار این جملات و ورود مفهموم شان به ضمیر ناخود آگاه شما خیلی زیبا تر خواهد شد .
در هر حالی که هستید به خصوص پیش از خواب یکی از گفتار ها را تکرار کنید .ابتدا با صدای بلند و کم کم به شکل زمزمه .
آری به همین سادگی...
16. راز عشق در این است که
هنگام سوء تفاهم ، فقط به این فکر نکنی که
طرف مقابل چگونه ناراحتت کرده است .
در عوض به راه حلی فکر کنی که در آینده
از بروز چنین سوء تفاهم هایی جلو گیری کنی .
♥♥
♥♥ بقيه در ادامه مطلب ♥♥
♥♥
بی وفا جای تو هنوز در قلبم است .
کجایی که ببینی دلم در انتظار دیدن تو است ؟ کجایی که
ببینی هر شب دلم رو به در و دیوار می کوبم!
یک بار عاشق شدم و برای همیشه
بی وفا قلبم تا ابد برای تو است ، عشقم تا آخرش
به نام تو است
.
کجایی که ببینی دلم برای تو پر پر میزند. عزیزم تو بگو از خودت؟ دلت برای من تنگ شده بود؟
کجا رفتی ؟ هنوز در حال سوختنم ، کجایی که ببینی میخواهم
برای تو بمیرم.
راستی معنای وفا را یاد گرفتی یا هنوز
مثل گذشته میخواهی قلبم را بشکنی.
حالا که آمدی با ما مهربان باش ، به من آرامش بده ، با ما وفادار باش.
♥♥
♥♥ بقيه در ادامه مطلب ♥♥
♥♥
♥♥
♥♥ بقيه در ادامه مطلب ♥♥
♥♥
چند وقتی بود که میخواستم برای تو درد این فلبی را که شکستی و
رفتی بنویسم اما تا میخواستم بنویسم قطره های اشکم بر روی کاغذ میریخت و نمی
توانستم آنچه را که میخواهم بر روی صفحه کاغذ خیس بنویسم.حالا دیگر یک قطره اشک نیز در چشمانم نمانده و همان قلب شکسته ام تنها
یادگار از عشقت به جا مانده.قلبی که یک عالمه درد دارد ، دردی که مدتهاست دامنگیرش
شده است.
از آن لحظه ای که رفتی در غم عشقت سوختم و
با لحظه های تنهایی ساختم.
نمی توانستم از او که مدتها همدلم و
همزبانم بود جدا شوم ، اما تو رفتی و تنها یک قلب شکسته
سهم من از این بازی عشق بود.یک بازی تلخ که ای کاش آغاز نمیکردم تا اینگونه
در غم پایانش بنشینم.تو که میخواستی روزی رهایم کنی و
چشمان بی گناهم را خیس کنی چرا با من آغاز کردی!
مگر این قلب بی طاقت و معصوم چه گناهی
کرده بود!گناهش این بود که عاشق شد و تو را بیشتر از هر کسی ، از ته دل دوست داشت.
اینک که برای تو از بی وفایی هایت مینویسم انگار آسمانم چشمانم دوباره ابری شده و
در قحطی اشک دوباره میخواهد ببارد! اما من مینویسم. مینویسم که
♥♥
♥♥ بقيه در ادامه مطلب ♥♥
♥♥