سرفصل عشق

 

حماسه ‏ي عاشورا سرفصل عشق و شور و عرفان بزرگ مردان الهي و نشان آفرينش عزت و اقتدار و آرمان‏گرايي بزرگ زنان است که حيات اسلام ناب محمدي (ص) و آزادگي و آزادي را وامداد جاودانه پايمردي و استقامت خود ساخته‏اند،

 نهضت حسيني و انقلاب فياض و جوشان عاشورا يک بعثت بدون وحي و شکفتن گلبانگ توحيد در چکاچک شمشير و بربلنداي سرنيزه ‏هاست، کربلا عرصه انفجار نور و ظهور حماسه از يک سو و تبلور قساوت و حد اعلاي فاجعه از طرف ديگر است، و نينوا سرزميني بي‏مانند براي نمايش تمامي عشق بر پرده هستي است

نمي‏دانم ايا تاکنون دايره‏ ي آفرينش را بي‏ کربلا به تماشا نشسته‏ اي؟ آيا منظومه معارف عارفان و سير سالکان الي الله و جهاد مجاهدين في الله و مجاهده عالمان في سبيل الله را بي حسين (ع) و زينب در باغ خاطر گذرانده‏ اي؟! به راستي اگر معما ازل در خزانه خارج از وصف آفرينش، گوهري چون حسين (ع) و مرواريدي چون زينب (س) نداشت، کار کدامين بني به کمال مي‏رسيد و راه کدامين رسول به نهايت پيوند مي‏خورد؟

حسين و عاشورا و زينب ناموس دهر و باعث بقاي هستي و تداوم راه پاکان و صالحان براي هميشه تاريخ بشر هستند،
از پيامبران اولوالعزم تا مردمان عادي همه در جستجو و رهپوي مردان و زنان روزگار و سرزميني هستند
که پرچم هدايتشان در دستهاي استوار زينب (س) و نهال آرزويشان در چشمه سار هميشه جوشان حسين (ع) استقرار يافته و نور خود را در چهره‏ي گلگون عاشورا به نظاره مي‏نشينند