سجده عشق
من هستم و تو هستی و یک فاصله بین ما
من تنها هستم و عاشق هستم و دلتنگ یار
لحظه هایی بود که هر گاه دلتنگت میشدم کار من اشک ریختن بود
و غصه خوردن
مدتیست که دیگر دلتنگت نمیشوم ، بر سر
سجاده عشق سجده میکنم
و تو را دعا میکنم
با خدا راز و نیاز میکنم
آخر سر یک
سجاده خیس به جا می ماند و یک دل خالی از درد و
دلتنگی
کار من شب و روز
راز و نیاز با خداست ، دو چشم خیس و
یک دل خالی از درد سهم من از دیدار با اوست
سجده میکنم در برابر او که
ما را یاری
میدهد ، و روزی ما را به هم خواهد رساند
من که امیدوارم به فرداهای با تو بودن ،
تو نیز با امیدواری
من امید داشته باش به خدای خویش
من
هستم و روز و شب راز و نیاز با خدا ، یک دل پر از راز
هست و تو هستی که تنها نیاز منی
بعد از ذکر کلام
خدا ، نام مقدس تو را
زمزمه میکنم ، برای خدا ، برای دلم
ما را به هم
برسان ای بخشنده ترین ، ای
مهربانترین
ما تنها امیدمان تویی ، تنها تویی که
میتوانی خوشبختیمان را
تضمین کنی
عشق ما پاک است ، قبله ما مقدس است ، این زیباترین لحظه
عاشقیست
وقتی درد دلم را با خدای خویش در میان
میگذارم ، احساس
آرامش میکنم ، احساس میکنم او که تنهاست درد مرا میفهمد و میداند که من چه آرزویی
را در دل دارم
کار من شب و روز
دعاست ، به خدا عشق ما بی ریاست
عشق ما مقدس است ، خدا با ماست ، همین
برای من و تو بس است
سجده میکنم در
برابر او ، دعا میکنم تو
را ، و میگویم راز دلم را با او و از او میخواهم که مرا به تنها آرزویم که
رسیدن
به تو است برساند.

سلام خدمت بازدید کننده گان گرامی