در اوج تنهایی ام
صدای سکوت فضای غمگین قلبم را پیچیده ، تنهایی آمده و وجودم را با سردی وجودش پریشان کرده. من در اوج بی کسی ام ، کسی نیست اینجا جز تنهایی که همدرد من است.. برایم میخواند آوازی با صدای آرامش ، میداند که در قلبم چه میگذرد و میخواند راز درونی ام را. در این آرامش ظاهری و ناخواسته ام ، باطنی آشفته دارم ،
بقیه در ادامه مطلب
+ نوشته شده در سه شنبه ۲۵ مرداد ۱۳۹۰ ساعت ۶:۶ ب.ظ توسط دلـدارتــو
|
سلام خدمت بازدید کننده گان گرامی